پـــــــر واز بانو! اینجا دفتر مجازی دل نوشته های من است...
خواستی، ورقی بزن!
| ||
به نام آرام ترین یاد
بی خ و د ی از دستت عصبانی میشوم ... و باز بی خ و د میشوم ... خودم هم میدانم بی سببی اش را ... اما ... تو که نمیدانی ... و به گمانت برای فشارِ این همه دردهای بی کرانه، و آن همه هجمه ی بی اعتنایی در چشم های یخ کرده ی توست که به پرخاش شهره گشته ام ... ... حالا من مانده ام و یک دنیا بی تویی ... کجایی که ببینی، دیگر آرامم کرده این زُل های آویزان بر در ...
عقل نوشت: «الیس الله بکاف عبده» را چند بار دیگر باید هجی کرد تا دل هم اندکی بیندیشد؟! دل نوشت: «ألا بذکر الله تطمئن القلوب» را رسیده ام... من نوشت: همچنان در اندیشه ی این ذکرم: «ربنا ما خلقت هذا باطلا»...
پ.ن: تشویش درونم را با این بی ربط نوشته ها به نظاره ات گذاشته ام... خوب بنگر! برچسبها: دل نوشته [ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 1:0 عصر ] [ زنبق ]
|
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |