• وبلاگ : پـــــــر واز بانو!
  • يادداشت : ماه ترين ِ خدا...
  • نظرات : 21 خصوصي ، 11 عمومي
  • پارسي يار : 5 علاقه ، 8 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    گفته بودي که شوم مست و دو بوست بدهم
    وعده از حد بشد و ما نه دو ديديم و نه يک

    سلام، ميگم حسادت شاعر به دامن چيز قشنگيست، خسته شدنش از ديوار پيراهن هم. خب شاعر است و دلش مي گيرد از اين همه دوري.
    خب چقدر استعاره هايش و کنايه هايش نرم است
    و خب من اين تيپ شعر ها را دوستش دارم.
    و بعد اينقدر در لفافه، واضح حرف زدن هم قشنگ است ديگر! مثل آن سبدهاي ميوه و سيب هاي سفيد که يادت هست.
    تائيد يک شعر خب تائيد محتوا و صنعت ادبي آن است. من هم صنعتش را دوست داشتم هم معنا و حسش را، تو هنو مثل من دچار تکرار خطوط موازي خاطرات نشده اي.
    من اينجاي جهان گمم، پيچيده در لفافه ي سکوت و اشک.

    پاسخ

    کاملا متوجه شدم که بيت اولي که از حافظ نوشتي منظورت اين بود که حافظ هم...ولي من که گفتم حافظ و سعدي عصرشون عصر رئال گويي نبود! ولي الان به نظر من هست. بعد، نکته ي من دقيقا همينه که گفتي...تاييد محتوا که با مي پسندم توسط شما و سايرين تاييد شده! و محتواي اون شعر به نظر من حتي ميشه گفت غير اخلاقيه!!:| باز صنعتش يه چيزي... ولي محتواش اصلا قابل هضم نيست برام. در هر حال هرکسي اختيار نظراتش رو داره و طرز فکرش رو. و ممنونم از اينکه جوابم رو دادي!:) :*